چرا مضطرب و نگران می شوید؟ خود را به من بسپارید.
من خودم به مشکلاتتان فکر می کنم. خود را به تمامی به من بسپارید.
من تنها زمانی در کارهای شما مداخله می کنم که شما چگونه تسلیم شدن را بیاموزید.
شما در عمل نشان می دهید که به من اعتماد ندارید. حال آنکه باید چشم و گوش بسته به من تکیه کنید.
تسلیم یعنی فکرتان را مشغول مشکلات نکنید. همه چیز را بدست من بسپارید و بگوئید:
خداوندگارا اراده تو جاری شود. تو مشکلاتم را حل کن. ستایش تو راست که تمام امور را به بهترین نحو و آنگونه که به صلاح من است تدبیر می کنی.
به یاد داشته باشید فکر کردن راجع به نتیجه خلاف تسلیم است. بدین معنی است که شما نگرانید که چرا مسئله ای آن نتیجه دلخواه شما را به بار نیاورده است. این یعنی شما عشق من به بنده ام را باور ندارید.
من تنها زمانی شما را هدایت می کنم که شما کاملا خود را به من سپرده باشید. آنوقت است که من شما را از راهی به راهی دیگر که انتظارش را ندارید ، هدایت می کنم. خود شما را میان بازوانم حمل خواهم کرد.
من تمام مایحتاج شما را چه مادی چه معنوی برآورده می سازم. فقط اگر به من بگوئید:
تو نیازهای مرا برآورده ساز و سپس با چشمانی بسته آرام بگیرید
من نعمات فراوانی بر شما ارزانی می دارم ، فقط زمانی که خالصانه به من توکل کنید. مانند بیماری نباشید که نزد طبیب خود مداوا می کند.
گاهی حس می کنید مصیبت ها و تشویش ها به جای کم شدن بیشتر می شوند. نگران و مضطرب نشوید. چشم هایتان را ببندید و با ایمان کامل چنین بگوئید:
اراده توست که جاری می شود
آنگاه که توانستید چنین بگوئید:
من حتی اگر لازم باشد معجزه می کنم