ببینید, خلاصه نویسی به دو منظور میتونه انجام بشه:
یکی توضیح مفاهیم مشکل درسی"به زبان خودتون" .این مورد بیشتر در فاز مطالعه مفهومی درس به کار میره و به دانشجویانی که هنوز وقت دارند به شدت توصیه میکنمم این کار رو انجام بدن.در واقع این خلاصه نویسی چندان هم "خلاصه" نیست .برای مثال خود من وقتی برای اولین بار مفهوم زیبای فیدبک رو در الکترونیک 2 از کتاب نشلسکی میخوندم (که واقعا ترجمه بدی داشت) وقتی اصل قضیه رو فهمیدم اینقدر هیجان زده شدم که تند و تند چند برگه کاغذ از یه مفهومی که در کتاب یک صفحه بیشتر توضیح نداده بود برای خودم نوشتم. پس این خلاصه نویسی در واقع گاهی "باز کردن مطلب" هست. گاهی "ترجمه مطلب به زبان خودم". گاهی هم خودتون حالتهای فرضی رو که کتاب پیش نکشیده برای خودتون به عنوان سوال مطرح میکنید و خودتون هم جواب میدید(با تلاش).
در خلاصه نویسی شما میتونید هر گوشه مطلب رو از یه کتاب که بهتر توضیح داده بگیرید.
اما یادتون باشه این خلاصه نویسی قرار هست "فقط برای خودتون " باشه.قرار نیست جایی چاپ بشه. پس لازم نیست کامل باشه.اگر چیزی رو بلد هستید ازش رد بشید و توی خلاصه نویسی نیارید. اگر با مثالهای عامیانه میخواید مطلب رو توضیح بدید خجالت نکشید(مثلا من برای توضیح اثر افزودن صفر به تابع تبدیل توی خلاصه نویسی هام نوشتم: سیستم را هار میکند!)
لازم نیست مرتب و شسته رفته باشه.اما حتما از چند رنگ استفاده کنید. اینجوری راحتتر به ذهن سپرده میشن (مثلا من توی ذهن خودم میگفتم: اون فرمول بنفشه کنار جدول)
از قرار داد هایی برای خودتئون استفاده کنید.سر هر پاراگراف یک علامت قراردادی خاص بذارید.مثلا یه نکته ای که بار ها و بارها اشتباه میکنید رو با ستاره قرمز سر پاراگراف مشخص کنید و مفهومش این باشه : "اشتباه رایج"
اگر هم جایی فکر میکنید کتاب به بهترین وجه ممکن توضیح داده, و هیچ مطلب اضافه ای هم نداره, خوب چه اشکال داره که عین مطلب کتاب رو کپی کنید
خود نوشتن این خلاصه ها بیشترین اثر یادگیری رو داره
اما وقتی از اون مبحث گذشتید و بعد از مدتها دوباره برای دوره کردن اون درس یا مبحث برگشتید, میتونید اول سراغ خلاصه ها برید و سریع یه دور بخونید(خیلی سریع تر از مرور از روی کتاب خواهد بود) .بعد سراغ تستها برید. اگر مشکلی داشتید دوباره به خلاصه نویسی رجوع کنید.در طی حل تستها هر نکته جدیدی رو فهمیدید به خلاصه نویسی های اون مبحث اضافه کنید
بدین ترتیب مفاهیم به ذهن سپرده میشن. حالا خلاصه ها تون کم کم باید وزن کم کنند و لاغر بشن. یعنی وقتی مطالب رو کاملا یاد گرفتید, دیگه یه توضیح یک خطی یا یک فرمول یا یک کلمه حتی, برای تداعی اون موضوع کفایت میکنه.پس خلاصه نویسی دوم که بسیار کم حجم تر هست رو بنویسید.
خود من آخرین خلاصه نویسی هام تقریبا یه برگ A4 برای هر درس بود که روز امتحان تا در حوزه با خودم داشتم (فرمولها و نکاتی که فکر میکردم بد نیست مرور کنم, هر چند واقعا الزامی نداشت)
امیدوارم تجربیات من براتون مفید باشه
باشگاه مهندسان